Home تاریخ غیاث الدین بایسنقر
تاریخ - سلاطین - ۰۷/۱۰/۱۴۰۲

غیاث الدین بایسنقر

میرزا غیاث الدین بن شاهرخ بن امیر تیمور از امیران و والیان بنام اهل سنت ایران و از شاهزادگان تیموری است. او به نام‌های بایسنقر میرزا و سلطان بایسنقر بهادر خان نیز شهرت دارد.

تولد و وفات:

بایسنقر میرزا در سال ۸۰۲ هجری قمری چشم به جهان گشود و در سال ۸۳۷ هجری قمری در شهر هرات دار فانی را وداع گفت.

بایسنقر در حکومت:

بایسنقر هیچ‌گاه حکومتی مستقل نداشت و در زمان حیات پدرش از دنیا رفت اما او در اداره امور حکومت تیموری سهمی عمده داشت. او هفده ساله بود که والی طوس، نیشابور و استرآباد شد و بنا به گفته فصیحی خوافی در ۸۱۹ ه‍. ق امیر دیوان شد. وی همچین به عنوان بازوی راست پدرش در هرات خدمت می‌کرد.

اخلاق و منش بایسنقر میرزا:

در توصیف بایسنقر گفته‌اند که او پادشاهی خوش‌طبع، خوش‌سخن و هنرپرور بود و آنقدر که ممکن بود عالم را به خوشی گذرانید. به قول دولتشاه «جمالی داشت با کمال… و از سلاطین روزگار بعد از خسرو پرویز چون بایسنقر سلطان، کسی به عشرت و تجمل معاش نکرد، شعر ترکی و فارسی را نیکو گفتی و فهمیدی، به شش قلم خط نوشتی.

بایسنقر میرزا و هنر:

اهمیت و شهرت بایسنقر میرزا پیش از حکومت‌داری و سیاست‌مداری به دلیل عشق سرشار و علاقه بسیار وی به علم و ادب و کلیه فنون و هنرهای زیبا اعم از شعر، موسیقی، نقاشی و معماری بود.

بایسنقر میرزا هنرمندی تمام عیار بود و افزون بر حمایت بی‌شائبه از هنرمندان خود نیز در انواع هنرهای روزگار چون خوشنویسی، نقاشی و موسیقی سررشته داشت.

حمایت بایسنقر از هنرمندان:

این حاکم اهل سنت را مؤسس و بانی زیباترین شکل کتاب‌آرایی در ایران می‌دانند. تحت حمایت او چهل نفر کاتب و خطاط به راهنمائی مولانا جعفر تبریزی معروف به جعفر بایسنقری به نسخه‌برداری و تکثیر کتاب‌های مختلف و تولید آثار هنری مشغول بودند. وی بوسیله پرداخت دستمزدهای گزاف و اعطاء انعام فراوان و شاهانه، هنرمندترین استادان خوشنویسی و تذهیب را نزد خود نگاه می‌داشت و آنان برای وی ظریف‌ترین آثار هنری را در خط، تذهیب، جلدسازی و صحافی به وجود می‌آوردند.

علاقه‌ی بایسنقر میرزا به شعر و شاعری:

هنر دیگر بایسنقر شعر و شاعری بود. او دنباله رو سنت شعر درباری بود، که در آن ایام دیگر به مدیحه‌سرایی محدود نبود و دامنه بسیار گسترده‌تری داشت.

هر چند از زبان او نقل می‌کنند که گفته‌است امیر نباید به سرودن شعر بپردازد. با این وجود ابیات پراکنده‌ای از او در تذکره دولتشاه سمرقندی نقل شده‌است.

او اشعار امیر خسرو دهلوی را بر اشعار نظامی گنجوی، که الغ بیگ می‌پسندید، ترجیح می‌داد. از سروده‌های او این غزل را می‌توان ذکر کرد:

ندیدم آن دو رخ اکنون دو ماه است/ولی مهرش بسی در جان ما هست

به راهش سر نَهَم روزی که میرم/توان گفتن که عاشق سر به راه است

به زلفش مشک خود را نسبتی کرد/دروغی گفت از آن رویش سیاه است

گدای کوی او شد بایسنقر/گدای کوی خوبان پادشاه است

بایسنقر و تاریخ:

بایسنقر مشوق تاریخ‌نگاری به زبان فارسی نیز بود. در زمان او تاریخ‌نویسان آثار برجسته‌ای از خود به جای گذاشتند که مهمترین آن‌ها حافظ ابرو «متوفی ۸۳۳ ه‍. ق/ ۱۴۳۰ م» است. حافظ ابرو، سخت مورد تشویق و توجه بایسنقر بود و تاریخ کبیر خود را به نام بایسنقر نوشت که به زبدهالتواریخ معروف است و فصیحی خوافی آن را مجمع‌التواریخ سلطانی می‌خواند. ظاهراً این کتاب در سال ۸۲۹ ه‍.ق یا ۸۳۰ ه‍.ق خاتمه یافته‌است

Check Also

محرومیت های سیاسی اهل‌سنت ایران

پس از پیروزی انقلاب قرار بود رنگ و نژاد و زبان و دین امتیاز نباشند و حکومت اسلامی برخاسته …